هو الله

شب عفو است و محتاج دعایم
ز عمق دل دعایی کن برایم
اگر امشب به معشوقت رسیدی
خدا را در میان اشک دیدی
کمی هم نزد او یادی زما کن
کمی هم جای او مارا صدا کن
بگو یا رب فلانی رو سیاه است
دو دستش خالی و غرق گناه است
بگو یا رب تویی دریای جوشان
در این شب رحمتت بر وی بنوشان

در هیاهوی دنیا و میان این همه سر و صدای روزگار، از لابه لای همه دل مشغولی ها و دردسرهای روزگار در کف بازار گناه و سرگردانی دنیا؛ روزنه ای هست که پر از امید و عشق و صفاست! آخر مهربان خدا، مگر می‌شود این خاکی بنده را از یاد برد؟، مگر می‌شود کودک نوپای خود را دستگیری نکند؟ مگر امکان آن هست که اورا رها کند؟ ماهها می‌آیند و سالها در گذرند و در نامه عمل من هنوز ضرب و تقسیم خوبی و بدی ها در جریان است و ماشین حساب خدا هنوز از کار نیفتاده است و کفه‌ی بدی هایم چراغ Error را نشان می‌دهد.

فرمان ایست خداست که همه را سرجای خود میخکوب میکند.

هان ای عرشیان و افلاکیان “لیلة الرغائب” از راه رسید! یعنی شبی که بخاطر پاداش ها  و فضیلت های فراوانی که دارد، مورد میل و رغبت فراوان است و یا به معنای شب پاداش ها و فضیلت های فراوان است. زیرا “رغائب” جمع “زغیبه” است که هم به معنای کار مورد رغبت آمده و هم به معنای پاداش و عطای فراوان!

هان، ای گنه کار بنده “لیلة الرغائب” از راه رسید!

خدایا اجازه؟
من یک آرزو دارم!
یعنی یک آرزو که نه! اما همه را در همین یک آرزو جای داده ام!
در آرزوی وصال آقایی هستم که اگر او بیاید گره از تمام مشکلات من وا می‌کند و آرزوهای من در وجود او خلاصه می‌شود.

چون پیامبر مهربانی فرمودند:
“و اکثروا من الدعاء بتعجيل الفرج فان في ذلک فرجکم”

و آرزوی دیگرم طواف قبر اربابم حسین علیه السلام است در کربلا!

انشاالله

به امید صبح ظهور
و به امید خاکساری اربابم حسین(ع)
خاکسار کوی عشقت؛ علیرضا پورمشیر
89/03/27