دل به داغ بي كسي دچار شد نيامدي ، نيامدي
چشم ماه و آفتاب تار شد ، نيامديسنگهاي سرزمين من در انتظار تو
زير سم اسبها غبار شد ، نيامدي
چشم ماه و آفتاب تار شد ، نيامديسنگهاي سرزمين من در انتظار تو
زير سم اسبها غبار شد ، نيامدي
چون عصاي موريانه خورده دستهاي من
زير بار درد تار و مار شد ، نيامدي
اي بلند تر از كاش و دورتر ز كاشكي !
روزهاي رفته بي شمار شد ، نيامدي
عمر انتظار ما ، حكايت ظهور تو
قصه بلند روزگار شد ، نيامدي
عبد الجبار كاكايي
سلام
طرح هات خيلي خوبه ولي محدوده
انشاء الله كه موفق باشيد
دعا کنید که من هم شهید بشوم
که در حضور خدا رو سپید بشوم
چشم های من از انتظار خشک شده اند
یا فارس الحجاز بیا ،ترسم پیر بشوم