سلام

مطلبی که امروز می نویسم خیلی متفاوت تر از مطالب قبلی وبلاگم هستش، شاید یه جورایی بشه گفت دغدقه ها و حرفهای دل من و خیلی های دیگه باشه .

راستش تصمیم گرفتم که از امروز بیشتر به مسائل معرفتی و چیزایی که یه بچه هیئتی نیاز داره و باید بدونه بپردازم. چیزی که خیلی کم به اون پرداخته شده،حداقل تا اون اندازه که به شور و احساس تویه هیئت و روضه اباعبد الله پرداخته شده به این قبیل موضوعات پرداخته نشده و هر وقتم که کسی در این باب به سخنرانی می پردازه همگی گوشامون رو میگیریم و خودمون رو به اون راه می زنیم .

اما من به عنوان یه بچه هیئتی سعی می کنم مطالب متفاوت تری رو ارائه بدم، شاید حرفای یه کسی که 6 سالی میشه تو هیئت بزرگ شده کمی متفاوت تر باشه و راحت تر بشه پذیرفت.

آقا حرف من اینه که چرا روحانی که تومجلس میاریم باید اون چیزی که دلمون می خواد بگه،مداحمون باید همش چیزی رو که ما میخوایم بخونه تا شارژ بشیم و حتی نشریه و یا بروشوری که تو هیئت پخش می کنیم.

چرا توجه نمی کنیم که واقعاً نیاز مردم و جامعه چیه؟ چرا خیلی از ماها وقتی به هیئت میام که منبر حاج آقا تموم شده و اول سینه زنی که میشه دسته جمعی می ریم اون جلو می شینیمو میونداری می کنیم.مگه نه اینه که یه میوندار الگوی یه هیئت هستش.

آقا این آخونده بی سواده!

چرا؟

هیچی مگه نمی بینی دهه اول ماه محرم اومده می گه نماز صبح دو رکعت،خمس مالت رو اینجوری باید پرداخت کنی؛.غسل رو اینجوری می گیرین، برو جمعش کن!! آقا از امام حسین بگو تا کیف کنیم.

پس جایگاه احکام و عقاید کجاست ؟ به نظر شما چرا ؟چرا یه روحانی نمیتونه تو دهه اول ماه محرم از عقاید شیعه ها بگه . پس اگر که الان نگه کی دیگه می تونه بگه، کی می تونه این همه آدم رو پای یه منبر جمع کنه و براشون احکام بگه. اصلاً هدف سید الشهدا مگر چیزی بغیر از زنده ماندن  احکام و دین خدا بوده. حالا این بنده خدا هم که داره همون اهداف سید و الشهدا را پی میگیره شده بد.

یا توی نشریه ای که درست می کنیم!اینو از این جهت می گم که من خودم چند صباحی مسئول امور فرهنگی و نشریه هیئتمون بودم. چرا تو نشریمون فقط اکتفا کردیم به چند بیت شعر و چندتایی وقایع تاریخی و یکمی هم سخن از شهدا و آقا و امام که اونا هم بیشتر طوری انتخاب شدن که شورمون رو به اوج می رسونن؛ چرا نباید تو نشریه ای که درست می کنیم و می دیم دست 200-300 نفر یکی از احکام نماز نباید باشه.نکنه همگی ما احکام رو از حفظیم؟

من با بیان عاطفی و احساسی تو اینجور جاها مخالف نیستم ولی تا چه حدی می توان به این موضوعات پرداخت. یعنی بالاتر از اینکه که بیگم اهل بیت تمام صفات خدا رو بجز خالقیت دارا هستند ، بالاتر از اینکه اینا برترین اشخاص روی زمین بودن و دست تصرف خدا روی زمین، چیزی بالا تر از این هست؟ نمیدونم شما تا چه حد با این مطلب موافق هستید ولی کلاً خاصیت مسائل عاطفی زودگذر بودن و مقطعی بودن اون هست. چیزی که شاید بشه از اون به عنوان یه مسکن نام برد.

البته من بازم می گم اصلاً وجود عنصر عاطفه و احساس را نفی نمی کنم و هیچ وقتم نمی گم که یه منبر یا نشریه و یا هر چیز دیگه باید خالی از بیان عاطفی و احساسی باشه؛ نه چکیده حرفهای من اینه که ما به این دو عنصر عقلانیت و احساسات همزمان نیاز داریم. و در پایان قسمت اول حرفام به این جمله امام خمینی (ره) بسنده می کنم که فرمودند: هر مکتبی به شور و هیاهو نیاز دارد . مکتب امام حسین هم از این قاعده مثتثنی نیست . و می توان گفت که چیزی که تا حالا این مکتب را زنده نگه داشته همین شور و احساس است .همراه با عنصر عقلانیت.

ممکنه خیلی از شماها به خود منم خرده بگیرید که چرا خودت تا حالا به گفته های خودت عمل نکردی؟ بله درسته حق باشماست من تو این زمینه هیچ گونه فعالیتی رو تو وبلاگم انجام ندادم هرچند که از مهمترین اهدافم برای ایجاد یک وبلاگ بیان این گونه مسائل بوده،اما خیلی وقتا به دلایل مختلف موفق به انجام یک چنین کاری نشدم ولی از این به بعد سعی می کنم بیشتر وقت بزارم و کمی و کاستی ها رو تا اونجا که بتونم جبران کنم. برای همینم تو وبلاگم یه قسمت به نام معرفت بچه هیئتی و یا هر اسم دیگه باز کردم و سعی می کنم بیشتر به موضوع عقلانیت در دستگاه سید الشهدا بپردازم.

انشا الله جلسات هیئتمون هرچه پربار تر برگزار بشه.

امیدوارم که شما هم در این راه منو یاری کنید .مخصوصاْ با نظراتتون